داشتم اخبار مربوط به مراسم خاکسپاری بهمن بیگی را در اینجا می خواندم. چشمم به این بخش از خبر افتاد

همان گونه که می بینید نویسنده خبر برای نشان دادن تلفظ درست واژه «کشن» مجبور شده است که نگارش لاتین آن را در پرانتز بگذارد. البته حق هم دارد چرا که بدون آن، خواننده ای که با این واژه و محل آشنا نیست باید از میان گزینه های زیر یکی را حدس و گمان بزند: 
کَشَن – کَشِن – کَشُن – کِشَن – کِشِن – کِشُن – کُشِن – کُشُن – کُشَن

و همان گونه که می دانید شانس این که تلفظ درست را حدس بزنیم چندان زیاد نیست. تازه این یک واژه کوچکی است که تنها از سه حرف تشکیل شده است. می توانید تصور کنید که این کار در مورد واژه های بزرگتری که از پنج حرف یا بیشتر تشکیل شده اند بمراتب دشوارتر است. الفبای نارسای کنونی که در واقع یک شاخه از الفبای تازی است پاسخی برای این مشکل ندارد. در حالی که اگر همین واژه را با الفبای نو بر پایه لاتین بنویسیم به آسانی قبل خواندن است و نیازی به حدس و گمان نیست. فراموش نکنیم این تنها یکی از چندین کمبود و نارسایی این الفبا است. این الفبا زبان پارسی را در نارسایی های خود زندانی  کرده است. ما پارسی زبانان نیز خود را زندانی توهم و سهل انگاریمان کرده ایم و اقدامی برای تغییر این الفبا انجام نمی دهیم. برای اینکه توجیهی برای تنبلی امان داشته باشیم نیز،  دست به دامن فرهنگ و ادبیاتمان شده و عنوان می کنیم که با این الفبا ارتباطمان را با فرهنگ و ادبیات گذشته این سرزمین نگاه می داریم. نمی دانم تا کی میخواهیم خود را گول بزنیم؟